Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-09@08:34:43 GMT

چند روایت از زندگی پهلوان نامی پایتخت

تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۹۷۵۰۸

چند روایت از زندگی پهلوان نامی پایتخت

نوجوان بود که به بازار بلورفروشان رفت تا کنار پدرش «حاج محمدباقر بلورفروش» کار کند و رمز و راز تجارت را یاد بگیرد. روزی همراه پدرش سوار بر شتر از خیابان میگذشتند که پهلوان «سید علی مسجد حوضی» را میبینند. پهلوان مسجدحوضی، از پهلوانان قدیمی و بانی زورخانه مروی بود.

رستم زنده

همشهری آنلاین - ثریا روزبهانی: حاج محمدباقر از ضعف و ناتوانی پسرش درد دل می‌کند و پهلوان مسجد حوضی می‌گوید: «محمدصادق را به بیمارستان من بفرست تا درمانش کنم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

» منظور پهلوان از بیمارستان، همان «زورخانه مروی» بود. همین موضوع سبب شد تا محمدصادق در سنین نوجوانی وارد گود زورخانه شود. او ۱۵ساله که بود ورزش را زیر نظر سید علی مسجد حوضی و میرزا باقر که از پیشکسوتان ورزش زورخانه‌ای بودند، آغاز کرد.

پهلوان مردمی

«حجت‌الاسلام فلسفی»، در زندگینامه‌اش با روایت از پهلوان بلورفروش می‌گوید: «پهلوان اغلب ردای بلندی داشت و عبا روی آن می‌پوشید و کلاه پوستی بر سر می‌گذاشت. منزل او بین بازارچه نایب‌السلطنه و گرمابه قبله بود. در نزدیکی خانه «حاج محمدصادق» و در گذرگاه بین گرمابه قبله و بازارچه، نهر آب گودی وجود داشت که روی آن را با سنگ پوشانده و خاک ریخته بودند. به علاوه جلو در هر خانه به جای سنگ یک آجر نظامی بزرگ قرار داشت تا هر وقت که صاحبخانه خواست، مسیر آب را به منزل خود باز کند، این کار را با برداشتن آجر نظامی و فروکردن دست به داخل نهر و باز کردن راه آب، انجام می‌دادند. در یک روز زمستانی که برف می‌بارید و حدود ۲۰ سانتی‌متر برف همه جا را پوشانده بود، یک مرد باربر، بار کاهی را بر پشت الاغی نهاده بود تا آن را به محلی برساند. وقتی الاغ در گذرگاه بین گرمابه قبله و بازارچه به آجر نظامی که روی آن را برف پوشانده بود رسید، آجر نظامی بر اثر فشار بار شکسته شد و دو دست حیوان در نهر گود فرو رفت. در حالی که بار کاه بر پشت حیوان و دوپای او بر روی زمین بود. مرد باربر ماتمزده به صحنه نگاه می‌کرد و نمی‌دانست چه کند و چطور بار را از روی حیوان بردارد و او را از نهر بیرون بیاورد. یکباره حاج محمدصادق از منزل بیرون آمد و این منظره را دید. پهلوان عبایش را درآورد و خم شد و دست خود را به زیر گردن حیوان که بار کاه بر پشتش بود انداخت و حیوان را از نهر بیرون کشید.

میراث پدری، خرج مردم

محمد صادق بلورفروش دست و دل باز و سفره‌دار بود و به همین دلیل همسایه‌ها و بازاریان او را «رستم زنده» صدا می‌زدند. پهلوان حتی میراث پدری‌اش را که در آن زمان ۸۰۰ هزارتومان بود، برای مردم و ورزشکاران خرج کرد. روزی در خانه حاج مَحمد‌صادق بلورفروش هیئت برقرار بود. روی دیوار اتاق، ساعت دیواری گران‌قیمتی قرار داشت. وقتی چراغ‌ها را برای روضه خاموش کردند، مردی ساعت را زیر قبایش زد و از خانه رفت. یکی گفت پهلوان، ساعت را فلانی گذاشت زیر قبایش. او بدون اینکه نگاهش کند، گفت: «خراب بود، دادم ببرد و درستش کند.» پهلوان حدس می‌زد مرد ساعت را به چه کسی می‌فروشد، رفت و ساعت را دوباره خرید و گذاشت سر جایش. بار دیگر که در خانه وی هیئت بود، مرد به خانه حاجی آمد و با ناباوری به ساعتی که فروخته بود خیره شد.

زورخانه، برادر مسجد است!

پاتوق حاج محمدصادق بلورفروش، زورخانه «نوروزخان» بود. به نوچه‌هایش هم سپرده بود بندشان را جای دیگر باز نکنند و آن‌ها فقط حق داشتند جایی که پهلوان می‌گوید کشتی بگیرند. حاج محمدصادق، به‌عنوان تکلیف دینی از نوچه‌های خود در برابر مفاسد اجتماعی محافظت می‌کرد و آن‌ها را در زورخانه خود زیر نظر داشت. آن زمان براین باور بودند که زورخانه برادر مسجد است و در مسجد کسانی مانند حاجی نقش پیشنماز را داشتند. زورخانه نوروزخان را بعد‌ها با ساخت خیابان پانزده‌خرداد، تخریب کردند. از پهلوانان پیشکسوت نقل شده است که «اسماعیل خان قزاق» در برخی از محله‌های تهران، مردم را آزار و اذیت می‌کرد و رجز می‌خواند. یکی از دکان‌داران محله از او طلبکار بود و طلبش را می‌خواست، اما اسماعیل خان سیلی محکمی به او می‌زند و دشنام می‌دهد. دکان‌دار از او به پهلوان بلورفروش شکایت می‌کند. پهلوان محمد صادق، مرد قزاق را به زورخانه «کوچه غربیان» احضار می‌کند. با درایت و مردمداری پهلوان، قزاق زندگی شرافتمندانه‌ای را در پیش می‌گیرد و از آزار و اذیت مردم دست می‌کشد.

شرمساری از خاک کردن حریف مهمان

در شهر شایع شده بود که پهلوانی قدرتمند از کشور روسیه، برای کشتی گرفتن با قوی‌ترین پهلوانان ایران به تهران آمده است. می‌گفتند پهلوان روس به قدری تنومند و قوی هیکل است که صدها‌کیلو وزنه را روی سر بلند می‌کند. او تا پیش از رقابت با پهلوانان ایرانی، به همه کشور‌های دنیا سفر کرده و با نام‌آورترین پهلوانان دنیا کشتی گرفته بود. قرار شد که از میان پهلوانان، حاج محمدصادق بلورفروش، پنجه در پنجه کشتی‌گیر روس بیندازد. در کتاب «حماسه‌های پهلوانی» نوشته «خسرو آقایاری»، این رقابت تاریخی این‌گونه روایت شده است: «روز عید نوروز، دو پهلوان در میدان شهر حاضر شدند.

پهلوان حاج محمدصادق بلورفروش، در حالی که شلوار چرم کشی به تن داشت و اندام ورزیده خود را پیچ و تاب می‌داد به آرامی وارد میدان شد. با ورود پهلوان، صدای صلوات جمعیت، آسمان شهر را به لرزه انداخت. با اجازه مرشد، دو پهلوان با هم سرشاخ شدند. هر دو پهلوان تنومند و پرقدرت بودند و کشتی بیش از حد طولانی شده بود. حاج محمدصادق در یک لحظه، هر دو پای پهلوان روس را به دست آورد و او را، چون تنه درختی به روی سربلند کرد و محکم بر زمین کوبید. صدای صلوات جمعیت، گوش فلک را کر می‌کرد. پهلوان حاج محمدصادق، جایزه‌ای را که به خاطر این پیروزی بزرگ به دست آورده بود، به پهلوان روس هدیه کرد و گفت: «او در شهر، غریب و مهمان است. از اینکه او را به زمین زدم، شرمسارم!»

سادات، بالای گودنشین شدند

پهلوان «محمد صادق بلورفروش» احترام ویژه و بسیاری برای سادات قائل بود و به همین دلیل هرگز با سادات کشتی نگرفت. او می‌گفت: «من کوچک‌تر از آن هستم که با اولاد پیغمبر کشتی بگیرم!» وقتی سادات به زورخانه می‌رفتند، آن‌ها را در بالای گود می‌نشاند. در زورخانه پهلوان بلورفروش، همیشه سادات بر دیگران مقدم‌تر بودند. چون پهلوان پایتخت بود دستور داده بود در تمام زورخانه‌های تهران، سادات بالای دست همه، حتی ورزشکاران و پهلوانان سالخورده بایستند و بچرخند.

۱۲۶۲
محمد صادق بلورفروش در این سال در تهران به دنیا آمد.

۱۲۷۷،
۱۵ ساله بود که به زورخانه رفت تا زیر نظر «سید علی مسجد حوضی» و «میرزا باقر» راه و رسم پهلوانی را یاد بگیرد.

۱۲۹۷
در زورخانه «حاج شعبانعلی» قم، از او خواستند با یکی از سادات پهلوان، کشتی بگیرد، ولی پهلوان امتناع کرد. چون برای سادات احترام زیادی قائل بود.

۱۳۲۱
سال ۱۳۲۱ بود که محمدصادق بلورفروش از دنیا رفت و پیکرش در ضلع شمالی قبرستان نو (قبرستان حاج شیخ عبدالکریم) در خاک آرام گرفت.

بیشتربخوانید

جوانانی که ستاره شدند

 

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: پهلوانان ایرانی روسیه حاج محمدصادق

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۹۷۵۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تداوم کیفیت هوای قابل قبول در پایتخت

به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس اعلام شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، شاخص کیفیت هوا در حال حاضر بر روی عدد ۷۱ قرار گرفته و کیفیت هوای تهران در شرایط قابل قبول قرار دارد.

همچنین این شاخص در ۲۴ ساعت گذشته میانگین بر روی عدد ۶۴ قرار گرفته بود و وضعیت هوا در شرایط قابل قبول بوده است.

تهران از ابتدای سال ۵ روز هوای پاک و ۴۲ روز هوای قابل قبول داشته است.

این در حالی است که تهران در مدت مشابه سال پیش ۸ روز هوای پاک، ۳۹ روز هوای قابل قبول، ۱ روز هوای ناسالم برای گروه‌های حساس جامعه داشته است.

کد خبر 6098877

دیگر خبرها

  • روایت علیرضا دبیر از تصمیم فدراسیون کشتی درباره حسن یزدانی
  • روایت جدید علیرضا دبیر از داستان خبرساز حسن یزدانی
  • روایت دبیر از تصمیم اتخاذ شده برای «یزدانی»/ربطی به «تیلور» نداشت
  • عرضه روایت مستند کودکی حاج قاسم در نمایشگاه کتاب
  • کتاب «آقاسید محمود» به نمایشگاه کتاب می آید
  • تداوم کیفیت هوای قابل قبول در پایتخت
  • روایت زندگی محمد دبیر سیاقی در نمایشگاه کتاب عرضه می‌شود
  • شرایط جدید خرید پژوپارس برای ثبت نامی‌های سامانه یکپارچه
  • شرایط جدید خرید پژوپارس برای ثبت نامی‌ها
  • آبرسانی به ۹۰ روستای کهگیلویه و بویراحمد